معنی شاعر نوپرداز ایرانی

لغت نامه دهخدا

نوپرداز

نوپرداز. [ن َ / نُو پ َ] (نف مرکب) نوپردازنده. آنکه چیزی نو آرد. || شاعری که به سبک نو شعر گوید. (فرهنگ فارسی معین). از ترکیبات مستحدث است.

فرهنگ عمید

نوپرداز

آن‌که چیزی نو بیاورد،
(ادبی) شاعری که به سبک نو شعر بگوید،

فرهنگ معین

نوپرداز

آن که چیزی نو آورد، شاعری که به سبک نو شعر گوید. [خوانش: (نُ. پَ) (ص فا.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

نوپرداز

تازه‌گو

فرهنگ فارسی هوشیار

نوپرداز

شاعری که به سبک نو شعر گوید

معادل ابجد

شاعر نوپرداز ایرانی

1113

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری